
سلامت" target="_blank">سلامت ایران - دکتر عادله الهي روانپزشک : همين که نوبت به او ميرسد ، دست و پايش را گم ميکند ، پيشانياش خيس عرق شده ، نفسش بالا نميآيد و با استرس شديد ميرود پشت تريبون . پروژهاي که 3 ماه براي آن وقت گذاشته و براي به سرانجام رسيدنش شب و روز نداشته ، حالا تمام شده و همه آمدهاند که ارائهاي از آن را از زبان خودش بشنوند ، اما مگر ميتواند حرف بزند ؟! تا شروع به حرف زدن ميکند صدايش ميلرزد ، صداي قلبش را ميشنود و تا نگاهي به استادانش مياندازد ميخواهد همانجا غش کند . اين آدم در نهايت موفق به ارائهاي درخور و شايسته نميشود چون فوبياي اجتماعي دارد و همين موضوع عملکردش را مختل ميکند .
فوبياي اجتماعي چيست؟ : فوبياي اجتماعي ترس مقاوم از يك يا چند موقعيت است كه شخص در مواجهه با آنها دچار اضطراب شديد شود به طوري که عملکردش تحتالشعاع قرار بگيرد . اين فرد ترس از اين دارد که مورد نظاره و قضاوت ديگران قرار بگيرد . به همين دليل معمولا از غذا خوردن در رستورانها ، انجام وظيفه در صورت مورد توجه بودن و صحبت يا انجام کار در حضور ديگران اجتناب ميكند و از ازدحام به دليل ترس از نگاه انتقادآميز ديگران دوري ميكند .
علائم چطور بروز ميکند؟ : فرد به دنبال اين هراس يا فوبياي اجتماعي برخي علامتهاي اضطرابي مانند بالا رفتن فشارخون ، سرخ شدن چهره ، لرزش دست و تعريق را تجربه ميکند که گاهي تعداد علائم کم است و تنها باعث اضطراب ميشود و گاهي هم شديد است و فرد را دچار حمله هراس يا پانيک ميکند . همه اين مشکلات باعث ميشود فرد برخي رفتارهاي اجتنابي داشته باشد . يعني فرد از ترس اينکه نکند دچار علائم اضطرابي شود حتي الامکان از اينکه در اين شرايط قرار بگيرد ، دوري ميکند . مثلا اگر دانشجو است پروژهاش را ارائه نميکند يا اگر مسئول بخشي است مسئوليت آن را محول ميکند .
اين بيماري شدت و حدت دارد ؟ : شدت فوبياي اجتماعي باتوجه به عوامل آن ، اهميت و تعداد موقعيتهاي وحشتناك دارد . اگر اين ترس فقط مربوط به كاركردهايي مانند حرف زدن در يك گروه يا انجام يك كار در مقابل عموم باشد اختلال به صورت خفيف باقي ميماند . اگر فرد در جمعي باشد که با آن آشنايي دارد و از دوستان و آشنايان نزديک او محسوب ميشوند ممکن است دچار اين حالت نشود يا به شکل خفيف آن را تجربه کند اما اين فوبيا در مجامع رسميتر و با افراد ناآشنا بيشتر سراغش ميآيد . اگر فرد نوع شديدي از فوبيا را داشته باشد اين اتفاق در جمعهاي خانوادگي هم ميافتد .
ريشه مشکل کجاست ؟ : مانند بسياري از اختلالهاي روانپزشکي خيلياوقات جنبههاي زيستشناختي براي علتيابي اين مساله در نظر گرفته ميشود . برخي افراد ذاتا مضطرباند و ريشههاي اضطرابي در خانواده آنها قويتر است ، بنابراين پاسخ فيزيولوژيک بدن به محرکهاي بيروني ممکن است در اين افراد شديدتر بروز کند و آستانه تحمل آنها در مواجهه با استرس پايينتر باشد . اگر فردي در کودکي شرايطي را تجربه کرده که اعتماد بهنفس بالايي نداشته و تربيتش به گونهاي بوده که فرد مستقلي بار نيامده و اعتماد بهنفس در او تقويت نشده ، احتمال ابتلا به اين فوبيا در او زياد است . حتي ممکن است فرد اين وضعيتها را تجربه نکرده باشد اما در موقعيتي قرار گرفته باشد که مورد تحقير و قضاوت بدي واقع شده باشد و از آن به بعد دچار اين فوبيا شود .
خانمها بيشتر مراقب باشند : فوبياي اجتماعي بسيار شايع است و از هر 8 نفر يک نفر يا بيشتر به درجات مختلف حداقل در يک دوره از زندگيشان از اين اختلال رنج ميبرند . هراس اجتماعي در زنان 2 برابر مردان است . با اين حال ، مردان خيلي کمتر از زنان سراغ درمان ميروند . در بسياري از موارد ، آغاز هراس اجتماعي ابتداي دوران نوجواني است اما در مواردي هم در سنين پايينتر گزارش شده .
اين اختلال در کودکان هم بروز ميکند اما چون در اين دوران اختلالهاي ديگري مانند اضطراب جدايي نيز ممکن است وجود داشته باشد ، بايد زمان بيشتري را براي تشخيص اين اختلال در کودک در نظر گرفت .
پيشگيري به تربيت مربوط است : براي پيشگيري از بروز چنين هراسي نوجوانها بايد به مشارکت اجتماعي تشويق شوند و در جمع سرزنش و تحقير نشوند . آنها در اين حالت ترس کمتري را تجربه ميکنند و با افزايش سن بهتر ميتوانند خودشان را بروز دهند . در اين ميان شيوههاي تربيتي همراه با ايجاد اعتماد بهنفس و مسئوليتپذير بار آوردن کودک ميتواند موثر باشد .
راههاي درمان کدام است ؟ : هم دارودرماني و هم رواندرماني بايد کنار هم براي فرد مبتلا به اين اختلال وجود داشته باشد . فرد کنار درمان دارويي ممکن است به درمانهاي شناختي - رفتاري و گاهي به رواندرماني پويشي نياز داشته باشد . درمانهاي دارويي کمک ميکند علائم اضطرابي هم در کوتاهمدت و هم طولانيمدت کنترل شود . درمانهاي شناختي و رفتاري بيشتر در دسترس هستند و محدوديت کمتري براي اجرا دارند .
در اين نوع درمان تلاش ميشود علل بروز چنين اضطرابي در خود فرد و محيط او برطرف شود در اين روش راهکارهاي رفتاري و تکاليفي ارائه ميشود که فرد با کمک رواندرمانگر اجرا ميکند . درمانهاي پويشي عميقتر است و هر کسي توانايي بهکارگيري آن را ندارد و تعداد رواندرمانگرهاي چنين درماني کم است. اين روش زمان بيشتري براي درمان به خود اختصاص ميدهد و فرد بايد هزينه زيادي را متقبل شود . در عين حال کمک ميکند ريشههاي بروز اين اختلال اضطرابي عمقيتر که مربوط به الگوهاي رفتاري فرد در دوران کودکي است ، پيدا شود . معمولا بعد از 3 هفته فرد درجاتي از بهبود را نشان ميدهد ولي به طور متوسط 8 تا 9 ماه به ادامه درمان دارويي نياز است .
اگر اين کار همراه با رواندرماني باشد سرعت بهبود بيشتر است . براي افراد مبتلا به هراس اجتماعي در حد خفيف تا متوسط ، معمولا 20 جلسه درماني کافي است . درمان افرادي که فقط در يک موقعيت خاص ، مثل صحبت کردن در جمع ، رنج ميبرند شايد حتي کمتر از اين هم طول بکشد و افراد مبتلا به هراس اجتماعي شديد شايد به جلسات بيشتري نياز داشته باشند .
به خودتان کمک کنيد : همين که فرد متوجه مشکلش باشد و براي درمان اقدام کند کمککننده است، اما در معرض قرار گرفتن با شرايط و تمرين کمک بسياري به او ميکند . البته اين کار بايد به صورت تدريجي و پلهپله باشد تا بتواند آن را تحمل کند . بسياري از افراد در آغاز درمان احساس اضطراب ميکنند و مطمئن نيستند که حالشان خوب شود يا خير . شما نيز مانند همه افرادي که به اين اختلال مبتلا هستند ، ناگزيريد براي درمان و بهبود خود تلاش کنيد .
درمانگر به شما ميآموزد که براي کمک به خودتان چه کار بکنيد و شما نيز آن کارها را در فواصل بين جلسات تمرين خواهيد کرد . تمرينهاي اوليه کاملا آسان هستند ، اما به تدريج و همچنان که آرامش شما در موقعيتهاي اجتماعي بيشتر ميشود ، تمرينها هم سختتر خواهند شد . هر چه بيشتر تمرين کنيد ، احتمال بهبودتان بيشتر خواهد شد .