مجله مجازی تیونر

جدید ترین مطالب
بخش بایگانی

عضویت در کانال عشق ماشین

عضویت در کانال عشق ماشین !

فروشگاه تیونرشاپ

علاوه بر شیرینی زبان انگلیسی از آنجایی که به عنوان زبان بین المللی شناخته میشود بهتر است که این زبان را برای ارتباط بهتر با سایر ملت ها و کشورها بیاموزیم ! و از طرف دیگر امروزه به هر سویی مینگریم ، زبان انگلیسی به چشم مان میخورد که همین امر ما را در یادگیری زبان انگلیسی مصمم تر مینماید !

یکی از بهترین راه های یادگیری زبان انگلیسی به صورت پایدار مطالعه ی داستان های انگلیسی و ترجمه ی آنهاست و به همین منظور ما در این بخش داستان انگلیسی " ناخدا و ماهیگیر " را به همراه لغات مهم و ترجمه روان برای شما علاقه مندان به یادگیری زبان انگلیسی قرار داده ایم !

در پایان نیز میتوانید داستان را به صورت فایل های Pdf یا Word دانلود نمایید !

برای مطالعه ی داستان انگلیسی " ناخدا و ماهیگیر " در ادامه مطلب با ما همراه باشید . . .

همچنین برای مشاهده ی داستان های انگلیسی بیشتر اینجا کلیک نمایید !

 

 

Captain and Fisherman

The cautious captain of a small ship had to go along a coast with which he was unfamiliar , so he tried to find a qualified pilot to guide him . He went ashore in one of the small ports where his ship stopped ,and a local fisherman pretended that he was one because he needed some money. The captain took him on board and let him tell him where to steer the ship . After half an hour the captain began to suspect that the fisherman did not really know what he was doing or where he was going so he said to him ,' are you sure you are a qualified pilot ? ' Oh , yes ' answered the fisherman . ' I know every rock on this part of the coast . ' Suddenly there was a terrible tearing sound from under the ship . At once the fisherman added , " and that's one of them . "

 

واژگان

  Coast : ساحل   Ship : کشتی   Captain : ناخدا   Cautious : هوشیار
  Suddenly : ناگهان   Pretended : وانمود

  Fisherman : ماهی گیر

  Unfamiliar : نمی شناخت

 

ناخدا و ماهی گیر

ناخدای هوشیارِ یک کشتی کوچک مجبور بود در امتداد ساحل دریایی که نمی شناخت حرکت کند . بنابراین او تلاش کرد تا یک ناخدای آشنا به آنجا برای راهنمایی پیدا کند . او کنار یکی از بندرهای کوچکی که کشتی اش توفق کرد، ایستاد . و یک ماهیگیر محلی چون به پول احتیاج داشت طوری وانمود کرد که یک راننده کشتی ماهر است . ناخدا او را سوار کشتی کرد و به او اجازه داد تا بگوید کشتی را به کجا هدایت کند . بعد از نیم ساعت کاپیتان گمان کرد که ماهیگیر واقعا نمی داند چه کار دارد می کند و به کجا می رود . پس به او گفت : آیا تو مطمئنی که ناخدای ماهری هستی ؟ ماهیگیر جواب داد : بله من همه سخره های ساحل را می شناسم . ناگهان صدا پاره شدن از زیر کشتی آمد . ماهیگیر به یکباره افزود : و آن یکی از همین سخره هاست !


برای دانلود داستان انگلیسی " ناخدا و ماهی گیر "  به صورت فایل Pdf اینجا کلیک نمایید !

برای دانلود داستان انگلیسی " ناخدا و ماهی گیر " به صورت فایل Word اینجا کلیک نمایید !

تظرات ارسال شده

کد امنیتی رفرش